امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inhospitable

ˌɪnhɑːˈspɪt̬əbl ˌɪnhɒˈspɪtəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مهمان‌ننواز، نامهربان، سرسنگین، بی‌مهر، ( آب‌و‌هوا) نامساعد، بد، ناخوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- inhospitable climate
- آب‌و هوای‌بد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inhospitable

  1. adjective unfriendly
    Synonyms: brusque, cold, cool, hostile, rude, short, uncongenial, unfavorable, ungenerous, unkind, unreceptive, unsociable, unwelcoming
    Antonyms: friendly, generous, hospitable, kind

ارجاع به لغت inhospitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inhospitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inhospitable

لغات نزدیک inhospitable

پیشنهاد بهبود معانی