امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inquisitor

ɪnˈkwɪzɪt̬ər ɪnˈkwɪzɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مفتش عقاید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inquisitor

  1. noun One who inquires
    Synonyms: inquirer, investigator, prober, querier, quester, questioner, researcher
  2. noun One who conducts an official inquiry, usually with no regard for human rights
    Synonyms: interrogator, questioner

ارجاع به لغت inquisitor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inquisitor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inquisitor

لغات نزدیک inquisitor

پیشنهاد بهبود معانی