امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Insecure

ˌɪnsəˈkjʊr ˌɪnsɪˈkjʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
ناامن، غیرمحفوظ، بدون ایمنی، غیرمطمئن، نامعین، غیرقطعی، سست، بی‌اعتبار، متزلزل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The door's hinge has become insecure.
- لولای در شل شده است.
- the insecure political situation
- وضع متزلزل سیاسی
- an insecure investment
- سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز
- an insecure job
- شغل ناایمن
- She feels insecure about her marriage.
- او درباره‌ی ازدواجش نگران است.
- to live in insecurity
- در ناامنی زندگی کردن
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insecure

  1. adjective uncertain, worried
    Synonyms: afraid, anxious, apprehensive, choked, Delphic, diffident, hanging by thread, hesitant, jumpy, on thin ice, questioning, shaky, touch and go, touchy, troubled, unassured, unconfident, unpoised, unsure, up in the air, uptight, vague
    Antonyms: certain, confident, secure, sure
  2. adjective dangerous, precarious
    Synonyms: defenseless, exposed, fluctuant, frail, hazardous, immature, insubstantial, loose, open to attack, perilous, rickety, rocky, rootless, shaky, unguarded, unprotected, unreliable, unsafe, unshielded, unsound, unstable, unsteady, vacillating, vulnerable, wavering, weak, wobbly
    Antonyms: guarded, protected, safe, secure, sound

ارجاع به لغت insecure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insecure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insecure

لغات نزدیک insecure

پیشنهاد بهبود معانی