امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Insurer

ɪnˈʃʊrər ɪnˈʃʊərə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بیمه‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insurer

  1. noun A financial institution that sells insurance
    Synonyms: insurance-company, underwriter, insurance firm, insurance underwriter

ارجاع به لغت insurer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insurer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insurer

لغات نزدیک insurer

پیشنهاد بهبود معانی