امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Insurrectionist

ɪn.səˈrɛk.ʃən.ɪst ɪn.səˈrɛk.ʃən.ɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شورشی، شورشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The insurrectionists stormed the capitol building.
- شورشیان به ساختمان کنگره یورش بردند.
- The government quickly arrested the insurrectionist.
- حکومت شورشگر را به‌سرعت دستگیر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insurrectionist

  1. noun A person who rebels
    Synonyms: insurgent, rebel, insurrectionary, mutineer, revolutionary, revolutionist, freedom-fighter

ارجاع به لغت insurrectionist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insurrectionist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insurrectionist

لغات نزدیک insurrectionist

پیشنهاد بهبود معانی