امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Interchangeably

    ˌɪnt̬ərˈtʃeɪndʒəbli ˌɪntəˈtʃeɪndʒəbli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌صورت قابل تعویض، به‌جای یکدیگر، به‌طور قابل جابه‌جایی، به‌طور با هم عوض‌کردنی، به‌طور قابل مبادله، به‌طور تبادل‌پذیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The fuels can be mixed or used interchangeably.
    - این سوخت‌ها را می‌توان با هم مخلوط کرد یا به‌ جای هم استفاده کرد.
    - The two words can be used interchangeably in this sentence.
    - این دو کلمه را می‌توان به جای هم در این جمله استفاده کرد.
    - Although we often use the terms "grilling" and "barbecuing" interchangeably, technically there is a difference.
    - اگرچه اغلب از اصطلاح‌های «گریل کردن» و «کباب کردن» به جای یکدیگر استفاده می‌کنیم اما در واقع، تفاوت‌هایی بین این دو وجود دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد interchangeably

    1. adverb correspondently
      Synonyms:
      vice versa mutually reciprocally conversely

    لغات هم‌خانواده interchangeably

    • adverb
      interchangeably

    ارجاع به لغت interchangeably

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «interchangeably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interchangeably

    لغات نزدیک interchangeably

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    ده واحدی دهانه باجه دهانه منقار مانند دو کوژ دوازده دوجین دوام ندارد دوباره ارزیابی کردن دوباره بکار بردنی دوباره بیمه کردن دوباره تنظیم کردن دوباره سازمان دادن دوباره سهم دادن دوباره گذاری دوباره به خدمت احضار شده دوبلین دوبندی دوتکه دود بیرون دادن دودآکنی دودو