معنی intraday به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌɪntrəˈdeɪ ˈɪntrədeɪ

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: intra-day

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(بازار سهام) روزانه، در طول روز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She specialized in intraday market strategies.

- او در استراتژی‌های بازار روزانه تخصص داشت.

- The intraday gains were impressive for the stock.

- سودهای روزانه برای سهام قابل توجه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intraday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «intraday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intraday

لغات نزدیک intraday

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند