امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Intransigency

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( intransigeance ) سخت‌گیری در سیاست، ناسازگاری، عدم تراضی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intransigency

  1. noun The quality or state of being stubbornly inflexible
    Synonyms: intransigence, die-hardism, grimness, implacability, implacableness, incompliance, incompliancy, inexorability, inexorableness, inflexibility, inflexibleness, obduracy, obdurateness, relentlessness, remorselessness, rigidity, rigidness, stubbornness

ارجاع به لغت intransigency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intransigency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intransigency

لغات نزدیک intransigency

پیشنهاد بهبود معانی