امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Intriguing

    ɪnˈtriːɡɪŋ ɪnˈtriːɡɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      intrigued

    • شکل سوم:

      intrigued

    • سوم‌شخص مفرد:

      intrigues

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C2
    مجذوب‌کننده، جذاب، کنجکاوی‌برانگیز (به‌دلیل غیرمعمول یا مرموز بودن)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - an intriguing novel
    - رمانی مجذوب‌کننده
    - That's a very intriguing offer.
    - این پیشنهادی جذاب است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد intriguing

    1. adjective interesting
      Synonyms: absorbing, alluring, appealing, arousing, attractive, beguiling, captivating, compelling, curious, enchanting, enthralling, exciting, fascinating, gripping, provocative, puzzling, riveting, stimulating, stirring, thought-provoking

    لغات هم‌خانواده intriguing

    ارجاع به لغت intriguing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intriguing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intriguing

    لغات نزدیک intriguing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند