امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Investor

ɪnˈvest̬ər ɪnˈvestə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    investors

معنی

noun countable B2
سرمایه‌گذار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد investor

  1. noun financier
    Synonyms: backer, banker, capitalist, lender, shareholder, stockholder, venture capitalist

لغات هم‌خانواده investor

ارجاع به لغت investor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «investor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/investor

لغات نزدیک investor

پیشنهاد بهبود معانی