امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inwrought

ˌɪnˈrɔːt ˌɪnˈrɔːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
از تو کار کرده، نقشه‌دار، گلدار، (مجازاً) جبلی، مخمر، مصور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت inwrought

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inwrought» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inwrought

لغات نزدیک inwrought

پیشنهاد بهبود معانی