امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Irate

ˌaɪˈreɪt ˌaɪˈreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خشمگین، خشمناک، خشم‌آلود، عصبانی، قهرآلود، غضبناک، غضب‌آلود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- an irate look
- نگاه خشم‌آمیز
- the people were irate over high taxes.
- مردم از مالیات‌های سنگین به خشم آمده بودند.
- my delay had made him irate.
- تأخیر من او را خشمگین کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irate

  1. adjective angry
    Synonyms:
    mad annoyed irritated furious enraged incensed exasperated infuriated livid indignant riled provoked angered fuming steamed worked up piqued ticked off up in arms wrathful blown a gasket wroth
    Antonyms:
    happy cheerful pleased calm

ارجاع به لغت irate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irate

لغات نزدیک irate

پیشنهاد بهبود معانی