معنی irreverence به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɪˈrevərəns ɪˈrevərəns

معنی و نمونه‌جمله

noun

هتک‌حرمت، بی‌ادبی، عدم‌احترام، بی‌حرمتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- They treated their elders with irreverence.

- آنان با بزرگترهای خود با بی‌حرمتی رفتار کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irreverence

noun disrespect

Synonyms: blasphemy, cheek, derision, discourtesy, flippancy, heresy, impertinence, impiety, impudence, insult, mockery, profanity, ridicule, rudeness, sauciness, sin, sinfulness

Antonyms: regard, respect, reverence

ارجاع به لغت irreverence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «irreverence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irreverence

لغات نزدیک irreverence

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی