امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Isotropic

    ˌaɪsəˈtrɑːpɪk ˌaɪsəˈtrɒpɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    فیزیک ایزوتروپ، همسانگرد، دارای خواص برابر از هرسو، هم‌گرای، دارای خواص فیزیکی مشابه، متقارن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - isotropic material
    - ماده‌ی ایزوتروپ
    - An isotropic diamond
    - یک الماس همسانگرد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد isotropic

    1. adjective Invariant with respect to direction
      Synonyms: isotropous
      Antonyms: anisotropic

    ارجاع به لغت isotropic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «isotropic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/isotropic

    لغات نزدیک isotropic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند