امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jealous

ˈdʒeləs ˈdʒeləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more jealous
  • صفت عالی:

    most jealous

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
حسود، غیرتی، (نگاه) حسادت‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
مراقب، مواظب
adjective
(مذهب) (خدا) غیور
- a jealous husband
- شوهر حسود
- He was jealous of his brother.
- او به برادرش رشک می‌برد.
- to be jealous (of)
- حسودی کردن (به)
- a jealous look
- نگاه رشک‌بار
- She is very jealous of her privileges.
- او سخت از حقوق و امتیازات خود پاسداری می‌کند.
- She is jealously watching over her jewelry.
- او بادقت تمام از جواهرات خود مواظبت می‌کند.
- The Lord is a jealous God.
- پروردگار خدایی است که اطاعت مطلق می‌طلبد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jealous

  1. adjective desirous; wary
    Synonyms: anxious, apprehensive, attentive, begrudging, covetous, demanding, doubting, emulous, envious, envying, grabby, grasping, green-eyed, grudging, guarded, intolerant, invidious, jaundiced, mistrustful, monopolizing, possessive, possessory, protective, questioning, resentful, rival, skeptical, solicitous, suspicious, vigilant, watchful, zealous
    Antonyms: confident, content, satisfied, trusting, unresentful

ارجاع به لغت jealous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jealous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jealous

لغات نزدیک jealous

پیشنهاد بهبود معانی