امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jerry-built

    ˈdʒeri ˌbɪlt ˈdʒeri ˌbɪlt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective informal
    بسازبفروشی، بناساز، ارزان و بی‌کیفیت ساخته‌شده، سرهم‌بندی‌شده (با بی‌دقتی یا هول‌هولکی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The jerry-built bridge was unable to support the weight of heavy vehicles.
    - این پل سرهم‌بندی‌شده نمی‌توانست وزن وسایط نقلیه‌ی سنگین را تحمل کند.
    - The jerry-built house collapsed after just a few years.
    - این خانه‌ی بناساز تنها پس از چند سال فروریخت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jerry-built

    1. adjective flimsy
      Synonyms: cheap, defective, insubstantial, jerry-rigged, junky, makeshift, ramshackle, rickety, shoddy, slipshod, unsound, unsubstantial

    ارجاع به لغت jerry-built

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jerry-built» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jerry-built

    لغات نزدیک jerry-built

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار