امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jibe

    dʒaɪb dʒaɪb
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از gybe به‌ جای jibe استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - intransitive adverb
    (دریانوردی) ناگهان به این سو و آن سو حرکت کردن (بادبان)، موافقت کردن، تطبیق کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - These accounts don't jibe.
    - این حساب‌ها با هم نمی‌خواند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jibe

    1. verb agree
      Synonyms: accord, conform, correspond, dovetail, fit, fit in, go, harmonize, match, resemble, square, tally
      Antonyms: clash, disagree

    ارجاع به لغت jibe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jibe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jibe

    لغات نزدیک jibe

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی