امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jim-dandy

    ˈdʒɪmˈdændiː ˈdʒɪmˈdændɪ ˈdʒɪmˈdændɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable informal
    انگلیسی آمریکایی قدیمی آدم خیلی خوب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The chef at this restaurant is a jim-dandy; every dish he prepares is a work of art.
    - سرآشپز این رستوران آدم خیلی خوب است؛ هر غذایی که آماده می‌کند، یک اثر هنری است.
    - The team captain is a jim-dandy.
    - کاپیتان تیم آدم خیلی خوبی است.
    adjective noun countable informal
    انگلیسی آمریکایی قدیمی عالی، معرکه، دلپسند، خوشایند
    - The concert last night was a jim-dandy.
    - کنسرت دیشب عالی بود.
    - My new car is a jim-dandy; it's fast, reliable, and has all the latest features.
    - خودروی جدید من معرکه است. سریع، قابل اتکا و دارای آخرین ویژگی‌ها است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت jim-dandy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jim-dandy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jim-dandy

    لغات نزدیک jim-dandy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی