معنی job promotion به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

ارتقای شغلی، ارتقای کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She received a job promotion after only a year.

- او تنها پس‌از یک سال ارتقای شغلی دریافت کرد.

- A job promotion can significantly boost one's career prospects.

- ارتقای شغلی می‌تواند به‌طور قابل توجهی چشم‌انداز شغلی فرد را گسترش دهد.

- After the job promotion, she felt more confident in her abilities.

- پس‌از ارتقای شغلی، او به توانایی‌های خود اعتماد بیشتری داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد job promotion

noun when an employer moves an employee up in the hierarchical levels within an organization

ارجاع به لغت job promotion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «job promotion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/job-promotion

لغات نزدیک job promotion

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی