امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jovial

ˈdʒoʊviəl ˈdʒəʊviəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سرحال، شوخ، سردماغ، شاد‌وشنگول، سرخوش، بشاش، شاد، خوش‌رو (شخص)، دلچسب، خوشایند (موقعیت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Despite the rainy weather, she remained jovial and kept everyone's spirits up.
- علی‌رغم هوای بارانی، او سردماغ باقی ماند و روحیه‌ی همه را حفظ کرد.
- The jovial old man always had a smile on his face and a joke to tell.
- پیرمرد شوخ همیشه لبخند بر لب داشت و لطیفه‌ای برای گفتن.
adjective
مربوط به ژوپیتر (پدر آسمان) (با حرف بزرگ)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jovial

  1. adjective happy
    Synonyms: affable, airy, amiable,animated, bantering, blithe, blithesome, bouncy, buoyant, chaffing, cheery, chipper, chirpy, companionable, conversable, convivial, cordial, daffy, delightful, dizzy, enjoyable, facetious, festal, festive, gay, glad, gleeful, good-natured, hilarious, humorous, jocose, jocund, jokey, jolly, jollying, joshing, jubilant, larking, lighthearted, loony, lots of laughs, merry, mirthful, nutty, off-the-wall, pleasant, sociable
    Antonyms: sad, unhappy

ارجاع به لغت jovial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jovial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jovial

لغات نزدیک jovial

پیشنهاد بهبود معانی