معنی July به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

dʒʊˈlaɪ dʒʊˈlaɪ

توضیحات

مخفف این لغت Jul است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

تقویم ماه جولای، ماه ژوئیه، هفتمین ماه سال میلادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- We planned our vacation for the first week of July.

- تعطیلات‌مان را برای هفته‌ی اول جولای برنامه‌ریزی کردیم.

- The July harvest brings an abundance of fresh produce.

- برداشت ماه جولای محصولات تازه‌ی فراوانی را به ارمغان می‌آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد July

noun

Synonyms: summer month, midsummer, baseball season, seventh month, vacation time, dog-days, silly-season

ارجاع به لغت July

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «July» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/july

لغات نزدیک July

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی