امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jump Bail

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
حقوق به قید کفیل آزاد شدن و فرار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jump bail

  1. verb abscond
    Synonyms: run off, leave town, escape, flee

ارجاع به لغت jump bail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jump bail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jump-bail

لغات نزدیک jump bail

پیشنهاد بهبود معانی