امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Juneteenth

    ˌdʒuːnˈtiːnθ ˌdʒuːnˈtiːnθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    جونتینت (واژه‌ای مرکب از جون (ژوئن) و ناینتینت (نوزدهم به انگلیسی) که در تقویم ایالات متحده‌ی آمریکا به عنوان روز آزادی شناخته شده است که به یاد سالروز رهایی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار جشن گرفته می‌شود و یکی از تعطیلات فدرال در این کشور است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Many people celebrate Juneteenth as a symbol of freedom and liberation.
    - بسیاری از مردم جونتینت را به عنوان نماد آزادی و رهایی جشن می‌گیرند.
    - Juneteenth is a day of great historical significance in the United States.
    - جونتینت روزی است که از اهمیت تاریخی بالایی در ایالات متحده برخوردار است.
    - Juneteenth is a significant day in American history and should be recognized more widely.
    - جونتینت در تاریخ آمریکا روز مهمی است و باید بیشتر شناخته شود.
    - Juneteenth is also known as Freedom Day or Emancipation Day.
    - جونتینت به عنوان روز آزادی یا روز رهایی نیز شناخته می‌شود.
    - Juneteenth is a time to reflect on the progress made towards racial equality and recognize the work that still needs to be done.
    - جونتینت زمانی است برای تأمل در پیشرفت‌هایی که داشته‌ایم و کارهایی که هنوز باید انجام شود تا به برابری و عدالت واقعی برای همه دست یابیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت juneteenth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «juneteenth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/juneteenth

    لغات نزدیک juneteenth

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند