امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Junk Food

ˈdʒəŋkˈfuːd dʒʌŋkfuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation B2
غذای ناسالم، گنده خوراک، هله‌هوله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد junk food

  1. noun unhealthful food
    Synonyms: candy, canned food, convenience food, dehydrated food, fast food, frozen food, prepackaged food, processed food, snack food, snacks, unhealthy food

ارجاع به لغت junk food

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «junk food» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/junk-food

لغات نزدیک junk food

پیشنهاد بهبود معانی