Keep Track
kip træk
kiːp træk
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
idiom
چیزی را پیگیری کردن، تعداد یا مقدار چیزی را دانستن، حساب چیزی را داشتن، آگاه بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- دانستن تعداد تمام کتاب‌هایی که می‌خواهم بخوانم برایم سخت است.
- او همیشه در طول جلسات خود، حساب زمان را دارد.
ارجاع به لغت keep track
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «keep track» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keep-track-of-something
لغات نزدیک keep track
- - keep to (something)
- - keep to oneself
- - keep track
- - keep up
- - keep up appearances