امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Keep Up With

    kip ʌp wɪθ ki:p ʌp wɪð
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    phrasal verb B2
    هم‌گام بودن، پابه‌پا رفتن، ادامه دادن، هم‌سطح بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - I need to start exercising more so I can keep up with my kids.
    - من باید ورزش کردن را شروع کنم تا پابه‌پای بچه‌هایم بروم.
    - It's important to keep up with current events.
    - هم‌گام بودن با رویدادهای اخیر امری مهم است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد keep up with

    1. phrasal verb Move at the same rate

    ارجاع به لغت keep up with

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «keep up with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keep-up-with

    لغات نزدیک keep up with

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی