امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kevin

ˈkeˌvɪn ˈkevɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
کوین (اسم خاص مذکر)
- Kevin is my best friend.
- کوین بهترین دوستم است.
- I'm going to invite Kevin to the party.
- قصد دارم کوین را به مهمانی دعوت کنم.
noun
کوین (نام یک رمزارز)
- The price of Kevin has been steadily increasing over the past few months.
- قیمت کوین در چند ماه گذشته به طور پیوسته در حال افزایش بوده است.
- I have decided to invest in Kevin.
- من تصمیم گرفتم روی کوین سرمایه‌گذاری کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Kevin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Kevin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kevin

لغات نزدیک Kevin

پیشنهاد بهبود معانی