امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Kindling

    ˈkɪndlɪŋ ˈkɪndlɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      kindled

    • شکل سوم:

      kindled

    • سوم شخص مفرد:

      kindles

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    چوب سفید، بته، گون، آتش‌زنه، آتش‌افروزنه، آتش‌گیرانک
    - Crumpled paper makes good kindling for the fireplace.
    - کاغذ مچاله‌شده آتش‌زنه‌ی خوبی برای بخاری است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد kindling

    1. noun material for starting a fire
      Synonyms: firewood, tinder, coals, twigs, wood, lightwood, fatwood

    ارجاع به لغت kindling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kindling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kindling

    لغات نزدیک kindling

    پیشنهاد بهبود معانی