امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    King-size

    ˈkɪŋsaɪz ˈkɪŋsaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: king-sized

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    کینگ‌سایز، بزرگ‌تر از حد معمول، خیلی بزرگ (بیشتر در مورد تختخواب)، بلند (سیگار)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a king-size bed
    - تختخواب بزرگ
    - a king-size teddy bear
    - خرس عروسکی بزرگ
    - The man sat back in his chair, smoking a king-sized cigarette.
    - مرد روی صندلی خود نشسته بود و سیگار بلندی را می‌کشید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد king-size

    1. noun very large bed
      Synonyms: king bed, large-size bed, large-sized bed, man-sized bed

    ارجاع به لغت king-size

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «king-size» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/king-size

    لغات نزدیک king-size

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی