امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kitchen Midden

American: ˈkɪtʃənˈmɪdən British: ˈkɪtʃɪnˈmɪdən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(دیرین‌شناسی: توده‌ی استخوان و زغال و غیره که از محل خوراک انسان‌های دوران میان‌سنگی به‌جای مانده است) پخت انباشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kitchen midden

  1. noun refuse heap
    Synonyms: compost heap, kitchen refuse, midden, shell mound

ارجاع به لغت kitchen midden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kitchen midden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kitchen midden

لغات نزدیک kitchen midden

پیشنهاد بهبود معانی