امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Knurl

American: nɜːrl British: nɜːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
گره، برآمدگی، تپه، قبه، دانه، کنگره، آلت کنگره‌سازی، کنگره‌دار کردن، خپله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت knurl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knurl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knurl

لغات نزدیک knurl

پیشنهاد بهبود معانی