امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kraut

American: kraʊt British: kraʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( sauerkraut =) کلم ترش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kraut

  1. noun Offensive term for a person of German descent
    Synonyms: krauthead, boche, jerry, hun

ارجاع به لغت kraut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kraut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kraut

لغات نزدیک kraut

پیشنهاد بهبود معانی