امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lama

ˈlɑːmə ˈlɑːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشیش بودایی، لاما، شتر بی‌کوهان آمریکای جنوبی، رنگ زرد مایل به‌ قرمز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lama

  1. noun A priest or monk in Lamaism
    Synonyms: genus Lama

ارجاع به لغت lama

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lama» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lama

لغات نزدیک lama

پیشنهاد بهبود معانی