معنی land grant به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

اعطای زمین (از طرف دولت برای ساخت جاده و راه‌آهن و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The land grant enabled the construction of a new airport, providing a boost to the local economy.

- اعطای زمین ساخت فرودگاه جدید را ممکن کرد و سبب تقویت اقتصاد محلی شد.

- The state allocated a land grant to support the expansion of rural farming communities.

- دولت برای حمایت از گسترش جوامع کشاورزی روستایی اعطای زمین را اختصاص داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت land grant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «land grant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/land-grant

لغات نزدیک land grant

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی