امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leather

ˈleðər ˈleðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    leathers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun A2
چرم، بند چرمی، تیماج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- This coat is made of leather.
- این پالتو از چرم ساخته شده است.
- a leather belt
- کمربند چرمی
- leather gloves
- دستکش‌های چرمی
verb - transitive
چرمی کردن، چرم گذاشتن به، شلاق زدن
- Beautifully leathered chairs.
- صندلی‌هایی که به‌طور زیبا چرم‌پوش شده‌اند.
- They leathered the answer out of him.
- با شلاق جواب را از او در کشیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leather

  1. noun
    Synonyms: sheepskin, hide, parchment, goatskin, skin, cowhide, deerskin, tanned hide, calfskin, vellum, kangaroo hide, horsehide, buckskin, elk hide, cat-o'-nine-tails, scarfskin, capeskin, rawhide, oxhide, buffalo hide, buffalo-robe, snakeskin, sharkskin, lizard, shoe-leather, glove leather, strap, chamois, sole-leather, strop, alligator hide, tan, taws, thong, morocco, thrash, tooling, whip
  2. adjective
    Synonyms: coriaceous, distressed
  3. verb
    Synonyms: crimp, curry, dub, pink, taw, tool

ارجاع به لغت leather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leather

لغات نزدیک leather

پیشنهاد بهبود معانی