معنی leathery به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈleðəri ˈleðəri

معنی و نمونه‌جمله

adjective

چرمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- an old man with leathery, sunburnt skin

- پیرمردی با پوست چرم مانند و آفتاب‌زده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leathery

adjective hard, durable

Synonyms: coriaceous, hardened, leatherlike, rough, rugged, strong, tough, wrinkled

Antonyms: soft, supple

ارجاع به لغت leathery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «leathery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leathery

لغات نزدیک leathery

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return