امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lemonade

    ˌleməˈneɪd ˌleməˈneɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable A2
    lemonade, شربت آب‌لیمو، لیموناد، شربت لیموناد (نوشیدنی‌ تهیه‌شده از آب‌لیمو، شکر و آب)
    انگلیسی آمریکایی شربت آب‌لیمو، لیموناد، شربت لیموناد (نوشیدنی‌ تهیه‌شده از آب‌لیمو، شکر و آب)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Lemonade is my favorite drink during warm weather.
    - شربت لیموناد نوشیدنی مورد‌ علاقه‌ی من در هوای گرم است.
    - She poured herself a glass of cold lemonade.
    - او برای خودش یک لیوان شربت آب‌لیموی خنک ریخت.
    - He added sugar to his homemade lemonade.
    - او به شربت آب‌لیموی خانگی خود شکر اضافه کرد.
    noun uncountable A2
    lemonade, لیموناد، نوشیدنی لیموناد، لیموناد گازدار (نوعی نوشیدنی گازدار، خنک و شیرین با طعم لیمو)
    انگلیسی بریتانیایی لیموناد، نوشیدنی لیموناد، لیموناد گازدار (نوعی نوشیدنی گازدار، خنک و شیرین با طعم لیمو)
    - They ordered two glass of lemonade with extra ice.
    - آن‌ها دو لیوان لیموناد گازدار با یخ اضافی سفارش دادند.
    - The little café is famous for its lemonade.
    - این کافه‌ی کوچک به نوشیدنی لیمونادش معروف است.
    - We celebrated the summer with a glass of cold lemonade.
    - ما تابستان را با یک لیوان لیموناد سرد جشن گرفتیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lemonade

    1. noun In the US, "lemonade" usually refers to a non-carbonated beverage made from lemon juice, sugar, and water, which is typically served chilled
    1. noun In the UK, "lemonade" typically refers to a carbonated soft drink that is sweetened and flavored with lemon, often clear and fizzy

    ارجاع به لغت lemonade

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lemonade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lemonade

    لغات نزدیک lemonade

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid