معنی lessing به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈlesɪŋ ˈlesɪŋ

معنی

دوریس لسینگ (نویسنده‌ی انگلیسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lessing

noun German playwright and leader of the Enlightenment (1729-1781)

Synonyms: gotthold ephraim lessing
noun English author of novels and short stories who grew up in Rhodesia (now Zimbabwe) (born in 1919)

Synonyms: doris lessing, Doris May Lessing

ارجاع به لغت lessing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «lessing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lessing

لغات نزدیک lessing

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return