امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lewd

luːd luːd luːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    lewder
  • صفت عالی:

    lewdest

معنی و نمونه‌جمله

adjective
هرزه، ناشی از هرزگی، شهوت‌پرست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He gave her a lewd look.
- به او نگاهی شهوت‌آمیز کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lewd

  1. adjective vulgar, indecent
    Synonyms: bawdy, blue, coarse, erotic, fast, filthy, foul-mouthed, gross, hard-core, immodest, immoral, improper, impure, in bad taste, incontinent, indelicate, lascivious, lecherous, libertine, libidinous, licentious, loose, lustful, naughty, obscene, off-color, pornographic, profligate, questionable, racy, rakish, ribald, risqué, salacious, scandalous, scurrilous, shameless, smutty, suggestive, taboo, unchaste, unclean, unconventional, unvirtuous, vile, wanton, wicked, X-rated
    Antonyms: clean, decent, moral

ارجاع به لغت lewd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lewd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lewd

لغات نزدیک lewd

پیشنهاد بهبود معانی