امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Liegeman

    American: ˈliːdʒmæn British: ˈliːdʒmæn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    رعیت، پیرو لرد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun plural
    پیرو وفادار، جان نثار (liege man هم می‌نویسند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد liegeman

    1. noun A person holding a fief; a person who owes allegiance and service to a feudal lord
      Synonyms: vassal, liege, liege-subject, feudatory

    ارجاع به لغت liegeman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «liegeman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liegeman

    لغات نزدیک liegeman

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند