امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lifestyle

    ˈlaɪfstaɪl ˈlaɪfstaɪl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      lifestyles

    معنی و نمونه‌جمله

    noun countable B2
    شیوه‌ی زندگی، سطح و سبک زندگی (life style هم می‌نویسند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Those who are used to a Western lifestyle find it hard to live in Africa.
    - برای آنان که به شیوه‌ی زندگی غربی خو گرفته‌اند، زندگی در افریقا دشوار است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lifestyle

    1. noun way of life
      Synonyms: behavior, conduct, habits, style of living, way of acting

    ارجاع به لغت lifestyle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lifestyle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lifestyle

    لغات نزدیک lifestyle

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی