امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Like Father, Like Son

    laɪk ˈfɑðər, laɪk sʌn laɪk ˈfɑːðə, laɪk sʌn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom phrase proverb
    پسر شبیه پدرش است، پسر به پدرش می‌رود (پسر کو ندارد نشان از پدر، تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر) (تره به تخمش می‌ره، حسنی به باباش) (پدر و پسر، لِنگه‌ی همدیگه‌ن)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Arya has a talent for playing the piano, and his son inherited it too - like father, like son.
    - آریا در نواختن پیانو استعداد دارد و پسرش نیز آن را از او به ارث برده است؛ پسر کو ندارد نشان از پدر!
    - Arash started smoking at an early age, just as his dad did - it's definitely a case of "like father, like son."
    - آرش سیگار کشیدن را دقیقاً همچون پدرش از سن پایین شروع کرد؛ این مثال بارزی از «پسر کو ندارد نشان از پدر» است.
    - Javad's work ethic mirrors his dad's perfectly—like father, like son.
    - اخلاق کاری جواد، کاملاً منعکس‌کننده‌ی اخلاق کاری پدرش است؛ پسر کو ندارد نشان از پدر!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد like father, like son

    1. idiom a son's character or behavior can be expected to resemble that of his father

    ارجاع به لغت like father, like son

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «like father, like son» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/like-father-like-son

    لغات نزدیک like father, like son

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند