امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lily-livered

    ˌlɪliˈlɪvərd ˌlɪliˈlɪvərd ˌlɪli ˈlɪvəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    ادبی ترسو، بزدل، بزدلانه (رفتار و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He was too lily-livered to confront his boss about the unfair treatment.
    - او آن‌قدر بزدل بود که نمی‌توانست با رئیسش در مورد این رفتار ناعادلانه مقابله کند.
    - his lily-livered response
    - پاسخ بزدلانه‌اش
    - The lily-livered student always avoided speaking up in class.
    - این دانش‌آموز ترسو همیشه از صحبت کردن در کلاس اجتناب می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lily-livered

    1. adjective Ignobly lacking in courage
      Synonyms: chicken, yellow, chickenhearted, gutless, yellow-bellied, cowardly, craven, afraid, dastardly, faint-hearted, pusillanimous, coward, unmanly, fainthearted, white-livered, timid

    ارجاع به لغت lily-livered

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lily-livered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lily-livered

    لغات نزدیک lily-livered

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند