امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lineate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
خط خطی، شیاردار، خط‌دار، کشادار، راه‌راه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lineate

  1. Synonyms: lined, scored, striped

ارجاع به لغت lineate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lineate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lineate

لغات نزدیک lineate

پیشنهاد بهبود معانی