امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lipstick

ˈlɪpˌstɪk ˈlɪpˌstɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lipsticks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
آرایش و پیرایش ماتیک، رژ لب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I always carry a lipstick in my purse.
- من همیشه یک رژ لب در کیفم دارم.
- Her collection of lipsticks ranged from nude to bold shades.
- کلکسیون رژ لب‌های او از رنگ‌های کم‌رنگ تا رنگ‌های پررنگ بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lipstick

  1. noun Makeup that is used to color the lips
    Synonyms: lip-rouge

ارجاع به لغت lipstick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lipstick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lipstick

لغات نزدیک lipstick

پیشنهاد بهبود معانی