امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lister

ˈlɪstər ˈlɪstə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از middlebreaker به‌ جای lister استفاده کرد.

معنی

noun
حاشیه‌دوز، سجاف دوز، ماشین خیش یا شیار، قاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lister

  1. noun English surgeon who was the first to use antiseptics (1827-1912)
    Synonyms: joseph lister, Baron Lister
  2. noun Moldboard plow with a double moldboard designed to move dirt to either side of a central furrow
    Synonyms: lister plow, lister plough, middlebreaker, middle buster

ارجاع به لغت lister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lister

لغات نزدیک lister

پیشنهاد بهبود معانی