امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lithograph

ˈlɪθoʊɡræf ˈlɪθəɡrɑːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    lithographed
  • شکل سوم:

    lithographed
  • سوم‌شخص مفرد:

    lithographs
  • وجه وصفی حال:

    lithographing
  • شکل جمع:

    lithographs

معنی

noun verb - transitive
چاپ سنگی، حکاکی روی سنگ، حجاری، حک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lithograph

  1. noun Duplicator that prints by lithography; a flat surface (of stone or metal) is treated to absorb or repel ink in the desired pattern
    Synonyms: lithograph machine

ارجاع به لغت lithograph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lithograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lithograph

لغات نزدیک lithograph

پیشنهاد بهبود معانی