امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lockdown

    ˈlɑːkdaʊn ˈlɒkdaʊn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      lockdowns

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    منع آمدوشد، منع رفت‌وآمد، قرنطینه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The lockdown has resulted in a decrease in air pollution as fewer vehicles are on the roads.
    - منع آمدوشد منجر به کاهش آلودگی هوا شده است زیرا وسایل نقلیه‌ی کمتری در جاده‌ها تردد می‌کنند.
    - During the lockdown, people are advised to stay at home and only go out for essential purposes.
    - در طول قرنطینه به مردم توصیه می‌شود در خانه بمانند و فقط برای کارهای ضروری بیرون بروند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت lockdown

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lockdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lockdown

    لغات نزدیک lockdown

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی