امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Logy

American: lədʒi British: lədʒi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( loggy ) سنگین، سنگین در فکر و حرکت، بطی، کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد logy

  1. adjective Stunned or confused and slow to react (as from blows or drunkenness or exhaustion)
    Synonyms: dull, sluggish, dazed, drowsy, foggy, groggy, stuporous

ارجاع به لغت logy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «logy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/logy

لغات نزدیک logy

پیشنهاد بهبود معانی