امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lolly

ˈlɑːli ˈlɒli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lollies

معنی

noun
(استرالیا) آبنبات چوبدار، پول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lolly

  1. noun Informal terms for money
    Synonyms: boodle, bread, cabbage, clams, dinero, dough, gelt, kale, lettuce, lucre, loot, moolah, pelf, scratch, shekels, simoleons, sugar, wampum
  2. noun Ice cream or water ice on a small wooden stick
    Synonyms: ice-lolly, lollipop, popsicle

ارجاع به لغت lolly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lolly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lolly

لغات نزدیک lolly

پیشنهاد بهبود معانی